روستای فارفان دهی است از دهستان رودشت بخش کوهپایه شهرستان اصفهان
که در 30 هزارگزی جنوب کوهپایه و 30 هزارگزی جنوب راه شوسه اصفهان به یزد
واقع است . جلگه ای معتدل ودارای 300 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه
تامین میشود. محصول عمده آن غلات ، پنبه و شغل اهالی زراعت ،صنعت دستی
زنان کرباس بافی و پنبه ریسی است . راه مالرو دارد.(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
10). فارفاآن نیز آمده است . روستای فارفان مرکز دهستان رودشت شرقی بوده و
فاصله آن تا مرکز بخش 17 کیلومتر و تا شهر اصفهان 103 کیلومتر می باشد.
دارای 304 خانوار و 1533 نفر جمعیت می باشد.در قدیم الایام خصوصا عصر
سلجوقی ، رونق و آبادانی بیشتری داشته و متاسفانه در اثر گذشت زمان آبادانی
آن از بین رفته است. وجه تسمیه روستای فارفان روستای فارفان در گذشته با
نام های فارفاآن و باربان خوانده میشده است. علت این نامگذاری به این دلیل بود
که این روستا در واقع کاروانسرا و محل استراحتی بوده است برای کاروانیانی که
از شهرهای دو ر و نزدیک به اصفهان میآمدند تا به ورزنه بروند. این کاروان ها در
این روستا بار سفر بر زمین مینهادند و به استراحت میپرداختند تا پس از آن به
ورزنه بروند. اقليم و آب و هوا ی روستای فارفان متوسط ميزان بارندگي ساليانه
در روستای فارفان 85 ميليمتر است. اين روستا با ارتفاع متوسط 1477 متر از
سطح دريا ، داراي آب و هواي گرم و خشك و از لحاظ اقليم شناسي خيلي خشك
ميباشد و به علت مجاورت با كوير داراي شرايط كويري؛ يعني تابستانهاي گرم و
زمستانهاي سرد است.اختلاف درجه حرارت روز و شب به دليل داشتن شرايط
كويري خيلي زياد است. رطوبت نسبي در اواخر ساعت شب و صبحها بيشتر از
ساير ساعات شبانه روز ميباشد و قبل از طلوع آفتاب به حد اكثر ميرسد و حد
اقل آن بعد از ظهر است. ماههاي مرداد و شهريور را ميتوان به عنوان خشكترين
ايام سال در اين منطقه ذكر كرد كه تقريباً هيچگونه بارندگي وجود نداشته است.
جنس خاك روستای فارفان جلگههاي صاف روستای فارفان را بايد از بقاياي
درياچههاي قديمي عهد چهارم زمين شناسي دانست كه نوع خاكهاي آن سنگين
و با بافت ريز رسي و شني تا رسي شني سيلتدار است و رنگ خاك آن قهوهاي
ميباشد. خاك اين منطقه پس از عبور از يك لايه 3 تا 4 متري به لايههاي رسي،
شني و يا سنگ جوش سخت كه در نتيجه قشري از خاك با نفوذ پذيري كم در
عمقهاي كم از سطح زمين ايجاد ميگردد كه مربوط به طبقات شيستي است. به
طور كلي در مطالعات انجام شده بر روي خاكها منطقه دامنه وسيعي از تغييرات
شوري خاك قابل مشاهده است كه منشأ آن عمدتاً به دليل زير است: 1- پتانسيل
بالاي تبخير و تعرق نسبت به مقدار بارندگي كم در منطقه. 2- وجود تالاب
گاوخوني در نزديكي منطقه، به علت شوري زياد و تشكيل معادن نمك و انتقال آن
توسط عوامل مختلف به اراضي كشاورزي باعث بالا رفتن شوري خاك ميشود. 3-
استفاده از آبهاي نا مطلوب و زه آبها در امر كشاورزي. 4- استفاده بي رويه از
كودهاي شيميايي، خصوصاً كودهايي كه داراي ضريب شوري زياد هستند. 5-
وجود مواد مادر شوري كه در پارهاي از نقاط از رسوبات درياچههاي قبلي به جا
مانده است. 6- نقش بادها به عنوان محرك نمكها. پوشش گیاهی روستای فارفان
با توجه به مطالب گفته شده راجع به آب و هوا، موقعيت، وضعيت خاك و مواردي از
اين قبيل، ناگفته پيداست كه پوشش گياهي روستای فارفان نيز متأثر از عوامل
فوق است.از آنجا كه كشت ديم به علت كمبود بارندگي و كويري بودن منطقه
صورت نميگيرد، تبعاً رشد محصولات بسته به ميزان آبي است كه به آخر آب
زاينده رود؛ يعني بخش بنرود و دست آخر به شهر ورزنه ميرسد. با اين وجود
محصولات اين منطقه درمواقع پر –آبی ، سهم بسزايي از كل محصولات توليدي در
استان را به خود اختصاص ميدهد كه اهم اين محصولات به این قرار است: 1-
گندم و جو 2- چغندر قند 3- پنبه 4- يونجه 5- تخم آفتابگردان و برخي از
محصولات جاليزي ديگر مانند :هندوانه ، خربزه و محصولات باغي . حيوانات
(اهلي، وحشي) روستای فارفان روستای فارفان و به خصوص شهر ورزنه و مزارع
اطراف آن ، داراي حيواناتي اهلي مانند: گاو، گوسفند، شتر، الاغ، قاطر و حيوانات
و پرندگان ديگري مانند : مرغ، خروس، اردك و كبوتر ميباشد و از حيوانات وحشي
ميتوان سگ، گربه، گرگ، شغال، روباه، خرگوش و موجودات ديگري مانند: موش و
مار و امثال آن نام برد. شناخت گويش ولایتی گويش مردم روستای فارفان يكي از
گويشهاي بازمانده از زبانهاي اوستايي، پارسي باستان، پهلوي،سكايي، پارسيك و
سغدي است كه امروزه بيشتر در پيرامون كوير مياني ايران، بدان سخن
گفتهميشود و از آن بنام گويشهاي مياني ايران نام ميبرند. اين گويشها در ميان
زبانهايي كه از آنها نامبرده شد، بيشتر از زبان پهلوي مايه گرفته و در برخي از
ديوانهاي سرايندگان گذشته مانند: بابا طاهرهمداني، مهان كشفي، فايز
دشتستاني، درويش عباس گزي و كتابهايي چون: گويش گرينگان نوشتةيحيي ذكاء
و گويش تاتي و هرزندي نوشتة عبدالعلي كارنگ از آنها سخن به ميان آمده است.
كتابواژهنامة راجي به گويش مردم دليجان، نوشتة حسين صفري دليجاني و
همچنين كتاب واژهنامةگويش بهدينان يزد ،نوشتة دكتر كتايون مزداپور از تازهترين
كارها در اين زمينه است. براي آشنا شدن با جايگاه روايي اين گويشها، نياز به
يادآوري استكه جايگاه آنها در برگيرندة شهرها و بخشهايي چون: بخشهاي گركوية
باختري و خاوري در جنوبخاوري اصفهان، بخشهاي كوهپايه و رودشت (باختري و
خاوري) در خاور اصفهان، شهرستان نايينو بخشهاي پيرامون آن، شهرستان
اردستان و بخشهاي پيرامون آن، شهرستان نطنز و بخشهاي آن،برخي از
بخشهاي شهرستان كاشان مانند جوشقان قالي، شهرستانهاي دليجان،
خوانسار، برخوار وميمه، شهرستان خميني شهر و همچنين زرتشتيان يزد و
كرمان ميباشد و اگر چه آهنگ و روشگفتاري اين گويشها در هر بخش يا
شهرستان با يكديگر نا هماهنگيهايي دارد، ولي ريشة واژگان آنهايكي است و
همگي آنها در شمار گويشهايي است كه برخي از نويسندگان آنها را "پهلويات و
برخيديگر گويشهاي مركزي ايران دانستهاند". به نوشتة استاد جلالالدين همايي،
"پايگاه نامآوري زبان پهلوي كه در زمان ساسانيان رواييداشته است، عراق عجم و
پارهاي جاهاي ديگر بوده و زبان شكستهاي كه اكنون در پارهاي ازروستاهاي آنجا
روايي دارد و بنام زبان ولايتي نامآور است مانند: زبان برخي از روستائيان
پارسيزبان همدان و زبان گزي در اصفهان، نمونهاي از يادگارهاي زبان پهلوي است
و اينكه در زباننويسندگان گذشته سرودههايي كه تا اندازهاي به زبان ولايتي گفته
شده به نام پهلويات نامآور است،شايد از همين روست. پارهاي از سرايندگان پس از
اسلام نيز سرودههايي به سبك ولايتي سرودهاندمانند: بندار رازي، بابا طاهر
همداني و روزبهان شيرازي". دكتر محمد قائمي استاد دانشگاه اصفهان نيز،
گويشهاي مياني ايران مانند: گويشهاي: سمناني وبخشهاي كاشان و اصفهان را از
يادگارهاي زبان پهلوي (پارتي) ميداند و مينويسد: "زبان پهلويزبان رسمي دربار
پارت يعني پادشاهان اشكاني است و در پارت و شمال باختري ايران در آن زمانبه
اين زبان سخن ميراندند". در كتاب تمدن ساساني آمده است: "به گفتة حمزة
اصفهاني، ايرانيان را پنج زبان بوده است:پهلوي، دري، فارسي، خوزي، و سرياني.
زبان پهلوي منسوب است به پهله و پهله نام پنج شهر،اصفهان، ري، همدان،
نهاوند و آذربايجان بوده است". سيد علي جناب در كتاب الاصفهان مينويسد: "در
جرقويه و اواخر رودشت و بعضي از دهاتكوهستاني (كوهپايه) و سدة ماربين نزديك
شهر اصفهان و همچنين گز و برخوار، زبان مخصوصيدارند كه ساير مردم
نميفهمند. اسم اين زبان ولايتي است و اكثر لغات آن پهلوي است كه
عمومزرتشتيان استعمال ميكنند. در قديم شهري در خاك اسپاهان بوده است به
اسم پهله و همچنين پهلهبه معني شهر هم ميباشد. شايد زبان شهري را
خواستهاند عربي كنند و گفتهاند ولايتي يعنيشهري." دكتر سيروس شفقي استاد
جغرافياي دانشگاه اصفهان، در اين باره چنين نگاشته است: "نشانهايكه از قدمت
اصفهان در دست داريم، گويش مردم اصفهان و ديگر روستاها و دهستانهاي اين
منطقهاست كه بازماندة اصل و يا دگرگون و ساييده شدة گويشهاي باستاني
مانند: اوستايي پارسي باستانو سكايي و زبان پارسي ميانه مانند: پهلوي،
پارسيك و سغدي ميباشد و زبان شناسان وپژوهندگان زبانهاي هند و اروپايي با
ضبط اين گويشها به خوبي ميتوانند در ويژگيهاي زبانشناسيزبانهاي ايران
باستان به بررسي بپردازند بويژه گويشهاي: زفره، زواره، اردستان و پيرامون آن،
گزبرخوار و حوالي آن، پيكان جرقويه (گركويه) و پيرامون آن و سده براي دريافت و
پژوهش زبانهايكهن داراي اهميت شايان است." و در اينجا پيشنهاد نگارنده به
سرپرستان و كارگزاران فرهنگستان زبان و ادب پارسي ، اين است كهبهتر است تا
دير نشده و پيش از آنكه زبانهاي بيگانه، بر زبان پارسي چيره گردد به بررسي
دربارةواژگان اين گويشها بپردازند و با بكارگيري واژههاي آن ،در بارور ساختن زبان
پارسي و پيراستن آن ازواژههاي بيگانه، بهرهبرداري نمايند، باشد كه هم به
گسترش زبان پارسي ياري كرده باشند و هم ازفراموش شدن اين گويشها
جلوگيري نمايند. در زیر نمونه هایی از این لغت و اصطلاحات این گویش آمده است.
برخی کلمات محلی به همراه فونتیک: روستای فارفان ، روستایی از بخش بن رود
موقعيت جغرافيايي بخش بن رود از توابع شهرستان اصفهان بخش بن رود يكي از
بخشهاي شهرستان اصفهان با جمعيت 23683 نفر بوده وشهر ورزنه با جمعيتي در
حدود 10000 نفر كه بيشترين جمعيت شهري را در مقايسه با بخشهاي شرق
شهرستان اصفهان به خود اختصاص داده است، به عنوان مركز اين بخش تعيين
شده است واز شمال به شهرستان نائين و بخش كوهپايه ، از جنوب به بخش
جرقويه عليا به مركزيت حسن آباد و از جنوب غربي به بخش جرقويه سفلي به
مركزيت نيك آباد واز شرق به استان يزد واز غرب به بخش جلگه به مركزيت هرند
محدود مي باشد . مساحت اين بخش 2300 كيلومتر مي باشد ، بخش بن رود در
حال حاضر داراي يك شهر و دو دهستان و 39 روستا و مكان و مزرعه مي باشد
.اين بخش حدود 4،13 در صد از وسعت شهرستان اصفهان را به خود اختصاص داده
است . بخش بن رود جلگه نسبتاً همواري است كه در 25 كيلومتري آن ،تالاب
گاوخوني قرار گرفته و در قسمت جنوب شرق اين بخش ، تپه هايي از شن روان و
ماسه هاي بادي وجود دارد كه به صورت رشته هايي تا نزديكي جرقويه ديده مي
شود . مقدار بارندگي 80 ميليمتر در سال است كه جزء نقاط خشك و كويري به
حساب مي آيد . دهستانهاي بخش بن رود: 1- دهستان رودشت
شرقي به مركزيت كفران-فارفان، كه شامل روستاهاي كفران-فارفان-جندان-
رنگينده-كفرود-طهمورثات وابوالخيرمي باشد. آثار تاريخي بخش بن رود: 1_ مسجد
جامع ورزنه 2_ قلعه ورزنه 3_ پل قديمي ورزنه 4_ رباط شاه عباسي 5_ بادگيرها
6_ آب انبارها 7_ قلعه قورتان 8_مادي 16 ده 9_ بند شاخ كنار 10_ تالاب گاوخوني
آثار تاریخی روستای فارفان روستای فارفان در قدیم الایام به ویژه عصر سلجوقی
،رونق و آبادانی بیشتری داشته وامروزه متاسفانه در اثر گذشت زمان بسیاری از
این آثار از بین رفته است.از بین آثار باقی مانده می توان به مسجد قدیمی فارفان،
مسجد خشتی فارفان( خطیره)،پل سمسار،قبرستان قدیمی و بندشانزده ده
اشاره کرد
.